نماز پناهگاهی در زندگی پر غوغای امروز

نماز پناهگاهی در زندگی پر غوغای امروز

 ولی باید این واقعیت انکارناپذیر را پذیرفت که چنان چه افراد ظرفیت روانی و ایمان قلبی خود را بالا برده و خود را مقاوم سازند، می توانند شیوه های حل مسئله و رویارویی با مسایل و مشکلات را فراگرفته و کمک بزرگی در جهت پیشگیری از مبتلا شدن به بیماری های روانی داشته باشند.

برای داشتن بهداشت روانی خوب، شرایطی وجود دارد: روبه رو شدن با واقعیت، سازگار شدن با تغییرات، گنجایش داشتن برای اضطراب ها، کم توقع بودن، احترام قایل شدن برای دیگران، دشمنی نکردن با دیگران و کمک رساندن به مردم، مهیا نشدن بهداشت روانی در یک فرد زمینه را برای پیدایش انواع دشواری های روحی و روانی مثل افسردگی، اضطراب، نابسامانی های روحی، انواع بیماری های روحی و روانی، استرس و... فراهم می کند.

مطالعات نشان داده است که اشخاص مذهبی کمتر دچار افسردگی و اضطراب می شوند، پژوهش های زیادی نشان داده اند که حضور مذهب می تواند انسان را در برابر مسایل و مشکلات روحی و روانی محافظت کند. مذهب، نیایش و ارتباط با خداوند راهی است که بشر پس از قرن ها جدایی از آن، دیگر بار به سویش بازگشته و به توانایی های عمیق و کارساز آن در مبارزه با مشکلات زندگی جدید؛ که اضطراب نیز ثمره آن است، پی برده و دیگر نمی تواند منکر تعامل بین روان پزشکی، روان شناسی و حتی در مواردی پزشکی از یک سو و مذهب از سوی دیگر شود لذا در مقاله حاضر موضوع تأثیر نماز بر بهداشت روانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

● نماز و نقش آن در زندگی بشر

نماز ارتباط صمیمانه ای است میان انسان و خدا. نماز تسلی بخش دل های مضطرب و خسته و مایه روشنی و صفای باطن است. در قرآن نام های دیگری نیز در مورد نماز نقل شده است: صلاه ، ایمان، تسبیح، قرآن، رکوع، قنوت، قیام و سجده، امانت، استغفار و ذکر.

نماز ستون دین و بهترین و استوارترین برنامه آدم سازی است. نمازگزار با خدایش به راز و نیاز می پردازد نماز انسان را فرشته خود می کند چرا که نمازگزار از هر بدی پاک می شود. انسان با نماز از احساس تنهایی خلاص می شود گویی از نو متولد شده و یأس و ناامیدی در آسمان روح وی دیده نمی شود. لذا با گام های استوار به سوی زندگی پیش می رود. هیچ عملی نزد خداوند محبوب تر از نماز نیست، پس هیچ کاری از کارهای دنیا نباید انسان را از نماز غافل سازد.

در اسلام هیچ فریضه ای بالاتر از نماز نیست، ادیان آسمانی نیز در دعوت به عبادات خدا و دوری از طاغوت با هم متحد بودند و وظایف گوناگون را برعهده بندگان می گذاشتند و وجه مشترک تمامی آن ها، اقامه نماز است.

● اهمیت نماز در بهداشت روانی

بسیاری از گرفتاری ها و رنج های روحی و روانی انسان با توسل و استمداد از درگاه خداوند تسکین می یابد. از نظر اسلام منشأ قدرت و کمال روحی و روانی برای انسان و تنها عامل متعالی کردن بشر صرفا توجه قلبی و درونی رو به سوی خالق خویش است و به جرأت می توان گفت بخش عمده ای از بیماری های روانی و مشکلات اخلاقی به طور کلی انجام آن چه پست شمرده می شود و روح و روان را آلوده می کند، همه و همه ناشی از غفلت از یاد خدا و پرداختن به مسایل بی اهمیت و جزیی زندگی دنیوی است. و بی جهت نیست که در دین اسلام انسان وظیفه دارد از صبح گاه تا شام گاهان از یاد خداوند و ذکر نعمات او غافل نباشد و در مرحله بالاتر، اسلام انسان را موظف کرده است که در همه احوال از یاد خدای خویش غفلت نکند. علت تأکید اسلام بر ذکر پیوسته خداوند یکی این است که انسان در خلال زندگی دنیوی لحظه به لحظه ممکن است استرس ها و فشارهای روانی گوناگونی را تجربه کند، که غلبه بر آن ها از قدرت روحی و روانی انسان به طور تدریجی کاسته و زمینه را برای ایجاد بیماری های خطرناک روانی و گاه جسمی فراهم می سازد. بنابراین انسان باید با ارتباط دادن خویش به منبع و سرچشمه هستی و استمداد قلبی از او و در سایه دعا و نیایش پیوسته بر قدرت روحی و روانی خود بیافزاید و نه تنها بر مشکلات کنونی غلبه کند بلکه در گامی فراتر و در پرتو ایمان و نیایش به درگاه خدا به پیشرفت های شگرفی دست یابد؛ کوتاه سخن این که ذکر و یاد قلبی خداوند نتایج و پیامدهای روحی و معنوی زیبا و دلنشین دارد و معمولا با عمیق ترین و لطیف ترین احساسات و هیجانات روحی و روانی همراه است. مدت هاست که فرض می شود، ارتباط مثبتی بین نیایش، نماز و باورهای مذهبی و سلامت روانی وجود دارد و اخیرا روان شناسی مذهب، حمایت های تجربی برای این عقیده را فراهم نموده است.

● تأثیر نماز بر شادابی روح و روان

هر عاملی که شادابی را به انسان هدیه کند، درواقع به سلامتی جسم و روان او کمک کرده است، اما نکته بسیار مهمی که دانش طب امروز به بشر آموخته است، این است که شادابی و افسردگی انسان پیش از آن که تحت کنترل اراده او باشد، زیر فرمان تغییرات مواد شیمیایی در سلسله اعصاب مرکزی انسان است. مثلا افزایش یک ماده شیمیایی به نام «دوپامین» در بدن سبب می شود، انسان بدون آن که خود بخواهد دچار ناراحتی شود و کاهش این ماده نیز سبب شاد شدن غیر ارادی انسان خواهد شد.

عصبانیت و ناراحتی غیرارادی و بدون علت صبح گاهی که حالت شدید آن به عنوان «ملانکولی» و یا همان مالیخولیا (افسردگی درون زاد صبحگاهی) شناخته می شود، در اثر تغییرات و کم و زیاد شدن همین مواد شیمیایی به وقوع می پیوندد اضطراب یک حالت احساسی، هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن ایجاد حالت بی قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد. اگر اضطراب عکس العمل نسبت به شرایط زمان و مکان باشد نه تنها بیماری نبوده، بلکه ممکن است رساننده و سازنده باشد، مانند دلهره در موقع امتحانات و یا اضطراب در رسیدن به فرودگاه یا ایستگاه قطار و مانند اینها.

در صحنه پرغوغای زندگی امروز هزاران گونه نگرانی وجود دارد، انسان در این دریای متلاطم در جستجوی پناهگاهی است که در مشکلات از وی استمداد جوید و حتی به امید او زنده بماند و برای امید او نفس بکشد. این پناهگاه جز خدا نمی تواند باشد، خدایی که تمام مشکلات در برابر قدرت و توانایی او سهل و آسان است. خدایی که نطفه بی ارزش را جان می بخشد و به او نیروی فوق العاده ای می دهد تا به کمک بال و پر علم و ایمان به فضا پرواز کند و آثار عظمت او را همه جا ببیند. آری یاد اوست که دل را آرامش و جان را نور و صفا می دهد و تیرگی های یأس و نگرانی را از دل می زداید، چه پناهگاهی بهتر از او می توان پیدا کرد.

مذهب، نیایش و ارتباط با خداوند راهی است که بشر پس از قرن ها جدایی از آن، دیگر بار به سویش بازگشته و به توانایی های عمیق و کارساز آن در مبارزه با مشکلات زندگی جدید، که اضطراب نیز ثمره آن است، پی برده و دیگر نمی تواند منکر تعامل بین روان پزشکی، روان شناسی و حتی در مواردی پزشکی از یک سو و مذهب از سوی دیگر شود.

ذکر و وابسته شدن به ریسمان الهی که پیوندی قوی و ناگسستنی با حقیقت وجود و زندگی دارد انسان را به وادی امن می رساند و فکر اتصال به نیرویی مافوق تمام نیروهای طبیعی خوف و بیم را از دل و ذهن انسان بیرون می راند و به عقیده روان شناسان این مهم ترین داروی ضداضطراب است.

انسان با ایجاد ارتباط با خداوند و دعا، راه رهیدن از ناراحتی های درونی و بیرونی را آسان نموده، و در نتیجه به عوارض روانی نیز مبتلا نمی گردد. و از طریق دعا و نیایش نیروی محدود خویش را با توسل به منبع نامحدودی چون قدرت خداوند افزایش می دهد، هنگامی که دعا می کند؛ خویشتن را به قوه محرکه پایان ناپذیری که آفرینش و تمام کائنات را به هم پیوسته، متصل می کند و یادآوری مشکلات و بازگو نمودن آن ها نه تنها در حالات عاطفی موثر بوده بلکه در کیفیات بدنی نیز تأثیر داشته و سبب بهبودی می شود. احساس این که انسان می تواند با نیایش، خواسته ها، کاستی ها و ناآرامی های خویش را به درگاه معبودی که قادر متعال است اظهار کند سبب آرامش می گردد.



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : راضیه درویشی
تاریخ : 28 / 3 / 1398
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: